تاریخ انتشار: شنبه 4 دی 1400 - 17:31

دنیای ما دنیای عادت‌کردن و فراموشی تدریجی است. مثل صبح‌هایی که از خانه بیرون می‌زنیم و حتی به این هم‌ فکر نمی‌کنیم که این آسمان دودی و خاکستری بالای سرمان باید آبی باشد و هوایی که می‌دهیم توی ریه نباید حاوی این حجم از فلزات و گازهای مضر باشد ولی ما به این چیزها عادت

دنیای ما دنیای عادت‌کردن و فراموشی تدریجی است. مثل صبح‌هایی که از خانه بیرون می‌زنیم و حتی به این هم‌ فکر نمی‌کنیم که این آسمان دودی و خاکستری بالای سرمان باید آبی باشد و هوایی که می‌دهیم توی ریه نباید حاوی این حجم از فلزات و گازهای مضر باشد ولی ما به این چیزها عادت کرده‌ایم و اگر چند روز در سال باد و باران، یک آسمان آبی نسازند و به باور مرده‌مان شوک ندهند، دیگر برای همیشه آسمان آبی را فراموش خواهیم کرد و خاکستری بودنش را به رسمیت خواهیم شناخت.

به گزارش ایسنا، در یادداشتی در روزنامه جام جم آمده است: «عادی‌شدن به فراموشی می‌انجامد و فراموش‌شدن پدیده خطرناکی است. گابریل‌ گارسیا مارکس جایی در رمان «صد سال تنهایی» مردم روستای خیالی‌اش را درگیر نوعی فراموشی می‌کند؛ مردمی که کم‌کم همه‌ چیز را از یاد می‌برند، شروع می‌کنند اسم چیزها را روی کاغذ می‌نویسند و بر آن می‌چسبانند. بعد کم‌کم اسم‌ها را هم فراموش می‌کنند و مجبور می‌شوند کاربرد و توضیح مختصری از چیستی اشیا را هم‌ روی کاغذ بنویسند و کنار اسم‌شان بچسبانند اما بعد از مدتی دیگر یادشان نمی‌آید آن کاغذهایی که روی‌شان چیزهایی نوشته‌ شده، اصلا چی هستند؟

دنیای ما دنیای عادت‌کردن و فراموشی تدریجی است. مثل صبح‌هایی که از خانه بیرون می‌زنیم و حتی به این هم‌ فکر نمی‌کنیم که این آسمان دودی و خاکستری بالای سرمان باید آبی باشد و هوایی که می‌دهیم توی ریه نباید حاوی این حجم از فلزات و گازهای مضر باشد ولی ما به این چیزها عادت کرده‌ایم و اگر چند روز در سال باد و باران، یک آسمان آبی نسازند و به باور مرده‌مان شوک ندهند، دیگر برای همیشه آسمان آبی را فراموش خواهیم کرد و خاکستری بودنش را به رسمیت خواهیم شناخت. مگر در همین دنیای معاصر کم بوده‌اند توده‌های غریبه‌ای که به‌ زور جایی را زخم انداخته و صاحب شده‌اند و بعد کم‌کم متاستاز داده‌اند به دیگر مناطق و بعد کم‌کم اعتراض‌های اطراف‌شان کم شده و بعد عادی شده‌اند و بعد ظلم‌شان فراموش‌شده و بعد همه دست برادری سوی‌شان دراز کرده‌اند؟

پارسال همین روزها بود که خبر شیوع ویروسی جدید در چین را می‌خواندیم و عکس و ویدئوهایی را از آن می‌دیدیم که مشابه‌شان را قبلا فقط در فیلم‌های هالیوودی دیده بودیم. پارسال همین روزها بود که فکرش را هم نمی‌کردیم یک سال دیگر خودمان قرار است روی هالیوود را سفید کنیم. حالا اما طالع‌بین‌های هندی در لباس‌های رنگارنگ و گشادشان نشسته‌اند و می‌گویند از بابت سال آینده خیال‌تان راحت! گاو سال نو از راه رسیده و نحسی سال موش گذشته و دیگر تا ۶۰ سال دیگر هم برنمی‌گردد.

اما ویروس کرونا هنوز برای دنیا عادی نشده است. رسانه‌های دنیا هر روز می‌کوشند کاری کنند که این آمار و اعداد روزانه از تعداد مبتلایان و کشته‌های ویروس کرونا عادی نشود. روزنامه نیویورک‌تایمز چند ماه پیش صفحه اولش را پر کرد از ده‌ها نام و نام خانوادگی از کشته‌شدگان آن روز کرونا. برای این‌ که به مردم بفهماند کسانی که با این بیماری جان‌شان را از دست می‌دهند انسانند؛ نه‌فقط چند عدد و نمودار که هر روز بالا و پایین می‌روند و پیک‌های آماری همه‌گیری را می‌سازند.

اما حالا که یک سالی از شیوع این بیماری گذشته بد نیست به یکی – دو مقاله از سازمان ملل که به‌تازگی منتشر شده‌ است، رجوع کنیم و آمار و ارقامی را بشماریم که دیگر برایمان عادی شده و روزنامه‌ای هم عددهای‌شان را تبدیل به‌ نام و نام‌ خانوادگی نمی‌کند. به گزارش برنامه جهانی غذا،‌ وابسته به سازمان ملل متحد در دوران همه‌گیری کرونا که تا الان دو میلیون‌ و ۳۸۰هزار نفر به‌ وسیله آن از دنیا رفته‌اند، هفت میلیون نفر در جهان به دلیل گرسنگی جان‌شان را از دست‌ داده‌اند. برنامه جهانی غذا می‌گوید برنامه ما این بود که تا سال ۲۰۳۰ گرسنگی را در جهان ریشه‌کن کنیم اما آمار مرگ‌ و میر گرسنگی هر سال رو به افزایش است و حالا همه‌گیری کرونا هم کار را برایمان سخت‌تر کرده.

سال گذشته تعداد کسانی که از گرسنگی جان‌شان را از دست‌ داده‌اند بیش از سه‌ برابر تلفات کرونا بوده اما گرسنگی دیگر برای مردم دنیا عادی شده است. دیگر مثل مردم صد سال تنهایی یادشان نمی‌آید این آمار و ارقام اصلا چی هستند و طالع‌بین‌های چینی هم از آینده مردم گرسنه دنیا و سال و ماه رخت بربستن نحسی خبر ندارند.»

انتهای پیام

منبع:ایسنا

خروج از نسخه موبایل